اشاره

در قسمت قبلی این مقاله، موضوعاتی همچون: «انتخابات و مردم سالاری دینی » و «وظایف مبلغان در انتخابات » مورد بحث و بررسی قرار گرفت و چهار وظیفه از وظایف آنان بیان شد . آن چهار وظیفه عبارت اند از:

1 . حضور فعال و آگاهانه در انتخابات;

2 . تبیین اهمیت و ضرورت انتخابات;

3 . سالم سازی فضای انتخابات;

4 . جلوگیری از یاس و دلسردی مردم .

اینک ادامه وظائف را پی می گیریم .

5 . تبیین احساس وظیفه و مسئولیت

شرکت در انتخابات نه تنها حق و خواست مردم، بلکه وظیفه، تکلیف و مسئولیت دینی، عقلی و قانونی آنان نیز هست . این حق و تکلیف، امروزه مسئله ای حیاتی، سرنوشت ساز، مؤثر و دارای نقش بسیار در معادلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است . این مسئولیت و وظیفه مهم و خطیر، به قدری مورد توجه شرع و قانون قرار گرفته که امام راحل می فرماید: «باید همه شما، همه ما، زن و مرد، هر مکلف - همان طور که باید نماز بخواند - همان طور باید سرنوشت خودش را تعیین کند .» (1)

مبلغان عزیز بدانند که این احساس وظیفه و تکلیف باعث حضور پررنگ و گسترده افراد متدین و آگاه در پای صندوقهای رای و در نتیجه مانع انتخاب و گزینش اشخاص ناصالح و عوام فریب می شود .

این تکلیف، یک وظیفه تحمیلی و اجباری نیست، بلکه یک تکلیف عقلی و برای حمایت و مواظبت از دین و کشور است . مقام معظم رهبری در تبیین این مسئله فرموده است: «... این یک وظیفه تحمیلی، مثل تکالیف گوناگون و الزامات مختلف بر دوش اشخاص نیست که بگوییم: شما وظیفه دارید . این یک تکلیف عقلی و برای مصلحت است، مثل اینکه هر کس تکلیف دارد لامت خود را حفظ کند و نیروی درونی خویش را تضمین و ذخیره نماید و شرف و عزت و افتخار خود را حفظ کند . یک ملت اگر بخواهد اقتدار حکومتی را - که پسندیده و پذیرفته است - پایدار باشد و دشمن نتواند مثل گذشته این کشور و حال بسیاری از کشورهای دیگر در زندگی و همه شئون او دخالت کند، لازمه اش این است که خود را از صحنه های اساسی کشور جدا نکند و در وسط صحنه حضور داشته باشد، اگر ملتی صحنه را رها کرد و به وظائف اساسی که در صحنه حیات سیاسی و اجتماعی مقرر است پشت کرد، دیگر نمی تواند از کسی گله کند که چرا سرنوشت من چنین و چنان شد . سرنوشت دست خود او است . بدیهی است که دشمن می آید و صحنه را از او خواهد گرفت ... ; لذا تکلیف مردم، یک تکلیف عقلی و عقلایی است و به همین لحاظ شرعی می باشد; یعنی شارع مقدس هم به خاطر مصالح مردم در چنین جاهایی امر دارد; چون که مورد تکلیف صریح عقلی است . عقل به مردم حکم می کند که بایستی این را داشته باشند . بنابراین، برای مردم وظیفه شرعی و عقلی و اجتماعی و سیاسی است که در صحنه انتخابات حضور پیدا کنند . اساس کار هم مردم اند .» (2)

6 . بی طرفی، اعتدال و استقلال مبلغ

یکی از انگاره های بایسته و ضروری در حوزه تبلیغات دینی، بی طرفی مبلغان در انتخابات و عدم جانبداری و حمایت آنان از نامزدها، گروهها، احزاب و جناحهای خاص است . البته مبلغان قطعا نظر خاصی نسبت به اشخاص و گروهها دارند و هنگام مراجعه حضوری و مشورت، می توانند نظر صریح و روشن خود را نسبت به نامزد خاصی اعلام نمایند . از طرفی همان طور که همه نهادها و گروههای سیاسی، علمی، فرهنگی و ... (مانند: دانشگاهیان، رسانه ها و مطبوعات جمعی، مؤسسات فرهنگی و اجتماعی و . .). می توانند نظر خود را آشکارا و جانبدارانه اعلام کنند; نهادهای دینی و تبلیغی نیز این حق را دارند و هیچ کس نمی تواند با فریب کاری، جنجال و هیاهو، مانع ابراز آشکار عقیده و نظر آنان شود و مردم را از شنیدن دیدگاه صائب و مطمئن آنها، محروم سازد . اما آنچه شایان توجه است، اینکه مبلغان و عالمان، مهم ترین نهاد مورد اعتماد و مرجع مشورت همه مردم هستند و حالت پدری و هدایتگری نسبت به آنان دارند، از اینرو جانبداری از نامزد و گروه خاصی، منافی با این محوریت و اعتماد و استقلال آنان است .

از طرفی همان طور که گفته شد، انتخابات، عرصه تنازع، کشمکش و منازعات تبلیغاتی و جناحی است و ورود به این حوزه، به اعتماد و احترام مردم نسبت به روحانیت لطمه می زند و از نفوذ کلام و اقتدار و احترام آنان می کاهد و باعث ایجاد کدورت و ناراحتی در میان عده ای از اقوام و گروههای معتقد و وفادار به نظام ولایی می شود و نتیجه آن درگیریهای فرسایشی و بی فایده و دوری مردم از مساجد و محافل دینی است .

پس، انجام اموری چند، زیبنده و شایسته مبلغان و عالمان دلسوز و مشفق نیست، از جمله: دخالت مستقیم در امر انتخابات و جانبداری افراطی از نامزدها یا گروههای خاص، موضع گیری علیه برخی از افراد و گروهها، تندروی و افراط در بیان مواضع شخصی، پی گیری منافع فردی و گروهی از تریبونهای مذهبی، استفاده نابه جا از امکانات مساجد و محافل مذهبی به نفع اشخاص و ... .

امام عزیز رحمه الله می فرمود: «روحانیون محترم ... سعی کنند در حوزه خود، از افراد و گروههای مسلمان که در انتخابات کاندید شده و یا از کاندیداهای مورد علاقه خود طرفداری می کنند، چون پدری مهربان باشند و آنان را با دید محبت بنگرند .» (3)

البته، مسامحه و دوری از گردونه مهم انتخابات به هیچ عنوان درست و مطلوب نمی باشد و سپردن عرصه به افراد نالایق و نفاق پیشه - که ضرر آنها از هر خطری بیشتر است - به مصلحت نیست; چنان که امام راحل رحمه الله می فرمودند: «اگر در انتخابات مسامحه کنیم، مطمئن باشید که از راه مجلس به ما لطمه می زنند .» (4)

7 . مشورت دهی و راهنمایی مردم

حضور فعال، آگاهانه و مستمر مبلغان و عالمان دینی در عرصه انتخابات، موفقیت و فرصت مغتنمی برای مردم مسلمان و آگاه ایران است که می توانند از سالم ترین و مطمئن ترین راه، گزینشی درست و مطلوب داشته باشد .

گفتنی است که یکی از بایسته های مهم و عقلانی انتخابات، شناخت و آشنایی کافی از نامزدها و در نتیجه انتخابی درست و شایسته از میان آنان است . عدم شناخت کافی و سودمند از نامزدها و انتخابی نادرست، تعصب آمیز، قبیله گرایانه و بر اساس تبلیغات زر و زور مدارانه و توجه به شایعات عوام فریب، ضررها و خطرات فراوانی را متوجه خود مردم، کشور و نظام دینی می کند که گاهی جبران ناپذیر است .

البته، مردم بزرگوار و متدین ایران از رشد سیاسی بالایی برخوردارند و پس از گذشت دو دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، تجربه ها و دانستنیهای مفید و ارزشمندی اندوخته اند و با فراست و هوشیاری خود، قدرت تشخیص افراد شایسته و اصلح را دارند; ولی باید بدانند که مشورت با آگاهان و متدینان، ضریب آگاهی و بینش آنان را بالا می برد و با اطمینان بیشتری گزینش خواهند داشت .

حضرت امیر علیه السلام می فرماید: «من شاور ذوی الالباب، دل علی الصواب; (5) هر کس با صاحبان خرد مشورت کند، به راه درست هدایت می شود .»

امام راحل رحمه الله می فرمود: «جامعه اسلامی ایران ... مسلم قدرت انتخابات اصلح را دارند، البته مشورت در کارها از دستورات اسلامی است و مردم [در امر انتخابات] با متعهدین و معتمدین خویش مشورت می نمایند .» (6)

و از نظر مقام معظم رهبری: «مردم باید بگردند و بشناسند و اگر قرار است برای شناختن به توصیه افرادی گوش کنند، کسانی را برای شنیدن توصیه شان، انتخاب کنند که به آنها واقعا اطمینان داشته باشند و با دلی آسوده و خالی از شک بتوانند به معرفی آنان عمل کنند .» (7)

مبلغان و عالمان دینی، به علت تعهد، امانت داری، و تقوایی که مردم مسلمان ایران از آنها سراغ دارند، همواره مورد اطمینان و مراجعه مردم بوده اند و به موجب همین اطمینان حتی گاهی مردم در امور شخصی و خانوادگی خود نیز به روحانیون رجوع کرده، مشاوره و کسب تکلیف می کنند . بر همین اساس، بایسته است که مبلغان و علماء خود را برای این مشاوره و مراجعه آماده کنند و نظرات صائب، کارشناسی شده و امانتدارانه ای ارائه دهند .

البته مبلغان و عالمان دینی در مراجعه حضوری و مستقیم مردم می توانند ضمن بیان شاخصه ها و معیارها، نامزدی را که به این ملاکها نزدیک است، معرفی کنند; اما در محافل عمومی و سخنرانیهای تبلیغی، بایسته است که تنها به بیان معیارها و شاخصه ها بسنده کنند تا از این طریق بتوانند اذهان و افکار مردم را به طرف انتخاب اصلح جلب کنند .

8 . بیان ملاکها و شاخصه های «انتخاب اصلح »

در نظام سیاسی اسلام و حکومت ولایی برخلاف بیشتر نظامها و حکومتها معیارها و شاخصه های اساسی و بایسته ای، برای کارگزاران، صاحب منصبان و مدیران اجرایی مطرح است و بدون توجه به این ملاکها و نبود شرائط و صفات لازم، انتخاب کارگزاران و سپردن اداره امور به افراد نالایق و بی تعهد، نادرست، غیرقابل پذیرش و غیردینی است .

در نصوص دینی صفات، شرائط و ویژگیهای خاصی برای کارگزاران امور در نظر گرفته شده و کسانی که مسئولیتهای اداری، اجرایی، قضایی و تقنینی کشور را برعهده می گیرند و یا نامزد کسب این مسئولیتها هستند، باید دارای این صفات و ویژگیها باشند وگرنه هیچ مشروعیتی از ناحیه شرع نخواهند داشت و پست و مقام آنان غصبی و غیرشرعی خواهد بود .

از اینرو، بایسته است که مبلغان و عالمان دینی، این صفات و معیارها را برای مردم تبیین کنند و مانع ورود افراد نالایق، عوام فریب، مقام دوست، منحرف، افراطی، سکولار و غرب گرا شوند .

در اسلام روی مسئله «انتخاب اصلح » ، تاکید فراوان شده است و در حقیقت این اصل در اسلام، یکی از اصولی ترین شرایط برای انتخاب عاملان و کارگزاران امور است .

امام امت رحمه الله در مورد انتخاب اصلح فرمودند:

«انتخاب اصلح برای مسلمین ; یعنی انتخاب فردی که تعهد به اسلام و حیثیت آن داشته باشد و همه چیز را بفهمد و چون در مجلس، اسلام تنها کافی نیست، بلکه باید مسلمانی باشد که احتیاجات مملکت را بشناسد و سیاست را بفهمد و مطلع به مصالح و مفاسد کشور باشد و ممکن است به شما و گروه شما هم مربوط نباشد که اگر اصلح را انتخاب کردید، کاری اسلامی می کنید ... .» (8)

با توجه به این مطالب روشن و بایسته، در این قسمت معیارها، شاخصه ها و ویژگیهای مورد نظر شرع مقدس اسلام، قانون اساسی ایران، امام راحل و رهبر انقلاب اسلامی درباره کارگزاران، نمایندگان و صاحب منصبان نظام دینی و ولایی ارائه می گردد . باشد که مبلغان و عالمان دینی در سراسر کشور، با بیان این ملاکها و صفات و شرایط، به نحو احسن مردم را به سمت انتخابات اصلح سوق دهند و به وظیفه دینی و عقلی خود عمل کنند .

معیارها و شاخصه ها

یک . شرایط کارگزاران در نصوص دینی

1 . علم و آگاهی

علم و دانایی، اطلاع از احکام شرعی و سواد و معلومات کافی، از شرائط و ویژگیهای بایسته کارگزاران و مسئولان نظام دینی است . این ملاک و شرط چنان مهم است که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرمود: «ما ولت امة قط امرها رجلا و فیهم اعلم منه الا لم یزل امرهم یذهب سفالا حتی یرجع الی ما ترکوا (یعنی الولایة) ; (9) هیچ امتی امر حکومتش را به دست کسی نمی دهد، در حالی که عالم تر از او در میان آنان باشد، مگر اینکه پیوسته کارشان به عقب باز می گردد تا زمانی که به آنچه ترک کرده اند [یعنی ولایت] برگردد .»

2 . امانت داری

مسئولان و کارگزاران نظام دینی، باید افرادی مورد اطمینان، امانت دار و معتمد باشند و از مقام و موقعیت خود سوء استفاده نکنند، به کشور خیانت روا ندارند و در حفظ بیت المال، رعایت مصالح کشور، مواظبت از اسرار نظام و ... امانت دار و مورد اعتماد باشند .

قرآن از زبان یوسف علیه السلام خطاب به عزیز مصر می فرماید: «اجعلنی علی خزائن الارض، انی حفیظ علیم » ; (10) «مرا رپرست خزائن کشور (بیت المال) کن; به دلیل اینکه هم امانت دار و هم آگاهم .»

3 . انصاف و دوری از ستم

یکی از صفات و شرائط مهم کارگزاران و مسئولان نظام دینی رعایت انصاف، عدل و قسط در کلیه شئون اجتماعی و سیاسی و پرهیز از ظلم و ستم و اجحاف نسبت به دیگران است .

قرآن به صراحت می فرماید: «ولا ترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار ومالکم من دون الله من اولیاء» ; (11) «به آنان که ستم کردند، اعتماد نکنید که آتش دامنگیر شما می شود و جز خدا برای شما یاورانی نیست .»

از اینرو، نباید چنین افرادی را به مسئولیت امر گمارد و به آنان یاری رساند . امروز بزرگ ترین یاری به افراد بی انصاف و ظالم، رای دادن به آنان است که به شدت از آن نهی شده است .

امام صادق علیه السلام می فرماید: «من مشی الی ظالم لیعینه وهو یعلم انه ظالم فقد خرج عن الاسلام; (12) هر کس به سوی ظالمی رود تا او را کمک کند، در حالی که می داند او ظالم است، از اسلام خارج شده است .»

4 . دارای بینش و درک سیاسی

بر اساس منطق اسلام، در کارگزاری حکومتی، کارآیی به تنهایی کافی نیست; بلکه لازم است که کارگزار دارای بینش و آگاهی سیاسی باشد تا مغلوب و فریفته دیگران نشود و در اداره امور کشور، و رتق و فتق امور مردم فریب نخورد و بتواند جامعه اسلامی رابه بالاترین درجه کمال برساند .

امام علی علیه السلام فرموده است: «آفة الزعماء ضعف السیاسة; (13) آفت کارگزاران ناتوانی در [بینش] سیاسی است .»

و نیز فرمودند: «من قصر عن السیاسة صغر فی الریاسة; (14) کسی که در سیاست کوتاه [فکر] باشد، ریاستش اندک خواهد بود .»

5 . زمان شناسی و بصیرت

کارگزاران نظام سیاسی - به خصوص نمایندگان مجلس - باید زمان شناس و آگاه به مسائل روز باشند و تحلیلهای درست و دقیق درباره تغییرات و تحولات سیاسی داخلی و خارجی داشته باشند . و بایسته است که مردم در گزینش خود افراد آگاه، صاحب نظر و زمان شناس را شناسایی کرده و به آنان رای دهند .

امروزه عصر ارتباطات، اطلاعات و آینده نگری است و موفقیت یک کارگزار در گرو کشف و شناخت درست مسائل روز و برنامه ریزی آینده نگرانه است . از اینرو، کمتر دچار بحران و مشکلات ناگهانی می شود . امام صادق علیه السلام فرمود: «العالم بزمانه لا تهجم علیه اللوابس; (15) کسی که به [اوضاع زمان خویش آگاه باشد، مورد هجوم امور مشتبه قرار نمی گیرد .»

علاوه بر موارد یاد شده، شرائط دیگری نیز در نصوص دینی ذکر شده که از بیان تفصیلی آنها در اینجا خودداری می شود، از جمله: حسن ولایت، حسن رفتار، خوش سابقه بودن، دارای پیشینه مثبت بودن، با تجربه بودن، صداقت، دلسوزی، شیفته خدمت بودن، قاطعیت در مقام اجراء، بخیل نبودن، شجاعت، سعه صدر و ... .

دو . ملاکها و شاخصه ها از دیدگاه ولایت

از دیدگاه قانون اساسی و نظر امام راحل رحمه الله و رهبر معظم انقلاب اسلامی و نیز از دید عقلی و عرفی، کارگزاران، مسئولان و نمایندگان مجالس مختلف در نظام اسلامی، باید از شرائط، صفات و شاخصه های زیر برخوردار باشند . در صورت عدم برخورداری و فقدان این ویژگیها و معیارها در شخصی، انتخاب و گزینش او، امری نادرست، غیرعقلانی و علیه منافع و مصالح کشور و مردم است .

1 . پایبندی به اصول و ارزشها

کارگزاران و مسئولان منتخب مردم در نظام دینی، باید پایبند به اصول و ارزشها باشند و تعهد، ایمان، تدین، تقوا و علاقه درونی خود را به اصول و آرمانهای انقلاب اثبات کنند و فریب مقام و منزلت یا شعارهای دشمنان داخلی و خارجی را نخورند . تعهد و تخصص را در کنار هم قرار دهند و حافظ و مدافع ارزشها، اصول، آرمانها و احکام الهی باشند . امام راحل رحمه الله فرمود: «از مهمات امور، تعهد وکلای مجلس شورای اسلامی است . ما دیدیم که اسلام در کشور ایران چه صدمات بسیار غم انگیزی از مجلس شورای اسلامی غیرصالح و منحرف بعد از مشروطه تا عصر رژیم جنایتکار پهلوی و از هر زمان بدتر و خطرناک تر در این رژیم تحمیلی فاسد خورد و چه مصیبتها و خسارتهای جان فرسا ... به کشور و ملت وارد شد .» (16)

مقام معظم رهبری نیز تاکید فرمودند: ای ملت ایران! در میان همین دکترها و مهندسها و متخصصان و کارشناسها بگردید و متدین را انتخاب کنید . به صرف ادعا اکتفا نکنید . باید متدین باشد، وقتی که متدین شد، آن وقت انسان احساس خاطر جمعی می کند .» (17)

«دنبال آدمهای مؤمن و شجاع و انقلابی و کسانی که بتوانند قدرت این ملت را - که در سایر ارزشهای انقلابی است - حفظ کنند، باشید; کسانی که وقتی قوانینی می گذارند و موضعی می گیرند و نطقی می کنند همه در این جهت (حفظ ارزشها) باشد ... .» (18)

2 . کاردانی، تجربه و تدبیر

کارگزاران و مسئولان نظام دینی باید متخصص، کاردان و با تجربه و مدیر و مدبر باشند و بتوانند با تدبیر و تجربه کافی، کشور را اداره کنند، منافع و مصالح بلند مدت را در نظر بگیرند و خط و مشی و برنامه های اصولی و کارآمدی را اتخاذ کنند . قسمتهای تحت مسئولیت خود را به شایستگی اداره کنند و در کمیسیونهای مراکز مشورتی، نظرات علمی و کارشناسی ارائه دهند .

امام رحمه الله می فرماید: «مجلس چنانچه محتاج به علما و روحانیون مطلع از احکام شرعی و سیاسی اسلام است، محتاج به متخصصین رشته های مختلفی است که کشور به آنها نیاز دارد .» (19)

مقام معظم رهبری نیز می گوید: «... اگر نماینده ای به مجلس برود که درک لازم از مسائل کشور نداشته باشد، آگاهی لازم، سواد لازم را نداشته باشد، خوب این نماینده به درد نمی خورد . نمایندگی کار مهمی است ... .» (20)

3 . پایبندی به قانون اساسی

اصل و اساس در نظام دینی، دستورات و احکام الهی و آموزه های جاویدان اسلام است; از اینرو، تفکرات لیبرالیستی و اومانیستی در آن جایی ندارد و کارگزاران و نمایندگان مجلس باید پایبندی و التزام خود را به اسلام و آموزه های سعادت بخش آن نشان دهند وگرنه صلاحیت گزینش و انتخاب شدن را ندارند . از آنجایی که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برگرفته از این آموزه های دینی و مورد تایید امام راحل و مردم متدین واقع شده است، کارگزاران و مسئولان هم باید پایبندی و التزام خود را به آن ثابت کنند و همیشه بر اساس آن فعالیت نمایند .

امام راحل رحمه الله فرمود: «سرنوشت اسلام و کشور خود رابه دست کسانی دهید که به اسلام و جمهوری اسلامی و قانون اساسی معتقد و نسبت به احکام نورانی الهی، متعهد باشند .» (21)

نمایندگان مجلس نیز در سوگند نامه خود این چنین بر تمامی این موارد و شروط پیشین تاکید می ورزند:

«من در برابر قرآن مجید، به خدای قادر متعال سوگند یاد می کنم و با تکیه بر شرف انسانی خویش، تعهد می نمایم که ... از قانون اساسی دفاع کنم و در گفته ها و نوشته ها و اظهار نظرها، استقلال کشور و آزادی مردم و تامین مصالح آنها را مدنظر داشته باشم .» (22)

4 . پایبندی و التزام به ولایت فقیه و خط امام

کارگزاران، نمایندگان و صاحب منصبان نظام دینی در جمهوری اسلامی، باید التزام و پایبندی خود را به ولایت فقیه اثبات و ابراز کنند و مردم نیز مکلف اند تنها به افراد پایبند و معتقد به ولایت فقیه رای دهند .

امام راحل رحمه الله می فرماید: «... [اصلح] شخصی است که تعهد به اسلام دارد، اعتقاد به قوانین اسلامی دارد و در مقابل قانون اساسی خاضع است و اصل صد و دهم آن را - که ظاهرا راجع به ولایت فقیه است - معتقد است و وفادار است نسبت به او . یک همچو شخصی را شماها خودتان انتخاب کنید و گروههای مردم را هم وادار کنید که یک همچو شخصی را انتخاب کنند و از تفرقه بپرهیزید .» (23)

کارگزاران و نمایندگان منتخب مردم، همچنین باید پایبندی و التزام خود را نسبت به خط امام راحل رحمه الله - که به حق جمهوری اسلامی ایران همواره، مدیون رهبری و درایت او خواهد بود - ابراز دارند و گفته ها و رهنمودهای او را همچون مشعلی فروزان فرا روی خود قرار دهند . مقام معظم رهبری فرموده است: «وکیل آینده مجلس، باید دنبال راه امام و در خط او باشد; آن مرد بزرگ و انسانی که دشمنانش هم به عظمت و صداقت و شجاعت او اذعان و اعتراف می کردند; آن انسانی که ایران ضعیف و وابسته را از چنگ آدمهای فاسد و مدیران نالایق و وابسته بیرون آورد و به دست خود ملت داد; آن انسانی که توانست حرکت مردم را هدایت و این ملت را مجتمع و متحد کند و در راه آن هدف عظیم به حرکت بیندازد ...» (24)

5 . استقلال و عدم وابستگی

یکی از شرائط و صفات بایسته کارگزاران و نمایندگان، استقلال رای و عدم وابستگی آنها به کشورهای سلطه گر و یا احزاب و گروههای منحرف و ضد دین است . مبلغان باید مردم را راهنمایی کنند که در انتخابات، افرادی را برگزینند که به دولتهای استعماری، مخالفان جمهوری اسلامی و منافقان داخلی و احزاب نفوذی وابسته نباشند و مرعوب توطئه ها نگردند و استقلال رای داشته باشد . همچنین در عرصه های بین المللی و فعالیتهای دیپلماتیک، فریب وعده ها و نیرنگهای دشمنان را نخورند .

امام عزیز رحمه الله فرمود: «هر کس در هر مقام که خیال سازش با شرق و غرب را داشت، بی محابا و بدون هیچ ملاحظه ای او را از صحنه روزگار براندازید .» (25)

و «افرادی را انتخاب کنید که متعهد به اسلام [بوده]، شرقی و غربی نباشند [و] بر صراط مستقیم انسانیت و اسلامیت باشند .» (26)

مقام معظم رهبری نیز ضمن ابراز نگرانی از ورود عناصری که منادی اهداف و خواسته های امریکا و غرب باشند، یادآور می شوند: «... البته، این ملت بیدار است ... این ملت آگاه و هشیار و خون داده و رنج کشیده، اگر دیدند یک عنصر وابسته در مجلس است، دست دراز می کنند و او را از مجلس در می آورند و بیرون می اندازند ...» (27)

6 . شهامت و شجاعت

یکی از شاخصه ها و ملاکهای اساسی کارگزاران نظام دینی، شهامت، شجاعت و توانایی اظهار نظر و استقلال رای و نترسیدن از دشمنان داخلی و خارجی و باج ندادن به جناحها و احزاب غیرخودی است .

امام راحل رحمه الله می فرمود: «کسانی را که انتخاب می کنید، باید مسائل را تشخیص دهند; نه از افرادی باشند که اگر روس یا آمریکا یا قدرت دیگری تشری زد، بترسند، باید بایستند و مقابله کنند .» (28)

مقام معظم رهبری نیز فرموده است: «... آن کسی که اسلام را نمی پسندد و مقررات اسلامی را قبول نمی کند، برای خاطر دل بیگانگان و خوش آمد دیگران به انقلاب و ارزشهای انقلابی خیانت می کند و یا به خاطر ترس از دیگران، به جای اینکه به ملت گرایش نشان دهد، به دشمن گرایش نشان می دهد و آن کسی که تقوای لازم را ندارد ... و اهل دنیا است و فقط برای نام و نشان و استفاده شخصی این مسئولیت را می خواهد، او لایق و شایسته این کار نیست .» (29)

7 . حمایت از محرومان و ارتباط با مردم

یکی از اهداف و برنامه های جمهوری اسلامی ایران - که در قانون اساسی نیز به آن اشاره شده - رفع محرومیت و فشار از مردم متدین و خدمت به اقشار مختلف جامعه به خصوص مستضعفان، پابرهنگان، نیازمندان و ... است .

کارگزاران و مسئولان امر، نه تنها باید خود را خدمتگزار و حامی محرومان و نیازمندان بدانند; بلکه ارتباط مستقیم و دوستانه ای نیز با آنان برقرار کنند . در غیر این صورت، لیاقت و شایستگی مسئولیت در جمهوری اسلامی ایران را ندارند و نباید مردم به چنین افرادی رای بدهند .

امام راحل رحمه الله فرمود: «اشخاصی که معروف هستند به خدمت به مردم، آنها را تعیین بکنند .» (30)

مقام معظم رهبری نیز تاکید کرده اند که: «در تنظیم برنامه های کشور، اصلی ترین مسئله عبارت از رفع فقر و محرومیت و نجات طبقات مستضعف و محروم و پابرهنگان از تبعات دوران ستم شاهی و آثار سلطه بیگانگان است . نمایندگان محترم باید در قوانین مصوب و نیز در مراجعات خود با مسئولان اجرایی کشور، این را اصل بدانند و وظیفه کمک به محرومان را سرلوحه مسئولیتهای نمایندگی خود قرار دهند .» (31)

8 . حفظ مصالح و منافع کشور

یکی از بایسته های مهم و اساسی در اداره امور، حفظ مصالح و منافع کشور و در راس قرار دادن منافع جمعی، دینی و ملی و کنار زدن منافع شخصی و حزبی است .

مردم وظیفه دارند رفتار و گفتار نامزدهای انتخاباتی را بررسی کنند و کسانی را که صداقت و دل سوزی دارند و درصدد خدمت به کشور و مردم اند و مصالح کشور را فدای منافع فردی، جناحی و قومی نمی کنند، انتخاب نمایند . پس حفظ منافع و مصالح ملی کشور در برنامه ریزی و مواضع سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، از شرائط مهم «نامزد اصلح » است .

امام راحل رحمه الله می فرمود: «... من متواضعانه از شما می خواهم که ... سرنوشت اسلام و کشور را به دست کسانی دهید که منفعت خود را بر مصلحت کشور مقدم ندارند .» (32)

مقام معظم رهبری نیز می فرماید: «برادران و خواهران نماینده را به ... اجتناب از گروه گرایی و مقدم داشتن مصالح کشور و مردم بر مصالح شخصی و گروهی ... توصیه می کنم .» (33)

پی نوشت:

1) صحیفه نور، ج 15، ص 168 .

2) روزنامه جمهوری اسلامی، 27/10/74 .

3) صحیفه نور، ج 20، ص 101 .

4) همان، ج 18، ص 198 .

5) بحارالانوار، ج 77، ص 422 .

6) صحیفه نور، ج 20، ص 194 .

7) مجله سروش، 15/11/62 .

8) صحیفه نور، ج 18، ص 136 .

9) کتاب سلیم بن قیس، ص 118 .

10) یوسف/55 .

11) هود/113 .

12) وسائل الشیعه، ج 2، ابواب ما یکتسب، باب 42، ح 10 .

13) غرر الحکم، ح 393 .

14) همان، ح 8536 .

15) تحف العقول، ص 356; کافی، ج 1، ص 27 .

16) صحیفه نور، ج 5، ص 267 .

17) روزنامه جمهوری اسلامی، 21/11/74 .

18) همان .

19) صحیفه نور، ج 18، ص 231 .

20) روزنامه جمهوری اسلامی، 21/11/78 .

21) صحیفه نور، ج 11، ص 269 .

22) قانون اساسی، اصل 67 .

23) صحیفه نور، ج 11، ص 151 .

24) روزنامه جمهوری اسلامی، 21/11/74 .

25) کلمات قصار، ص 144 .

26) صحیفه نور، ج 11، ص 274 .

27) روزنامه جمهوری اسلامی، 21/11/74 .

28) صحیفه نور، ج 18، ص 198 .

29) روزنامه جمهوری اسلامی، 21/11/74 .

30) صحیفه نور، ج 15، ص 163 .

31) پیام رهبری، 7/3/71 .

32) صحیفه نور، ج 11، ص 269 .

33) پیام رهبری، 3/7/71 .